- 09197955515
روزنامه نگار و فعال رسانه ای گفت: متاسفانه استان اصفهان نه تنها در حوزه خبر و رسانه که در موضوعات متعددی با چالشهای واقعی و حل نشدنی روبروست و مشکلات آن نیز هر روز بدتر از گذشته پیش میرود.
به گزارش پایگاه خبری اصفهان سبز ، شینا اصلانی روزنامه نگار و فعال رسانه ای به بهانه روز خبرنگار با انتشار یادداشتی با عنوان ( مرثیهای بر فضای رسانهای اصفهان ) به شرح زیر آورده است؛
امروز قصد ندارم از وضعیت شغل خبرنگاری بگویم چرا که وضعیت حرفه خبرنگاری در سالهای اخیر از سطح بحران هم خارج شده است و اکثر خبرنگاران حرفهای از این شغل خارج شدند یا در حال وقت گذرانی و اندک فعالیتی هستند اما ارتزاق واقعی، کسب درآمد یا رشدی در این حرفه دیده نمیشود تا جایی که بعد از جنگ 12 روزه هم 150 خبرنگار دیگر بیکار شدند و به خیل عظیم بیکاران قبلی این شغل پیوستند و در وصف خبرنگاری همین بیت کافی است که میگوید:
حریفان هر یک آوردند از سودای خود سودی
زیان آورده من بودم که دنبال خبر رفتم
در این نوشته از شهری صحبت میکنم که روزگاری آن را نصف جهان و پایتخت فرهنگی ایران مینامیدند و روزگاری در این استان بزرگانی در حوزهها و حرفههای مختلف بودند که مایه فخر و مباهات هر ایرانی و البته هر اصفهانی بودند اما امروز آنچنان این شهر را از سایه نخبگان خالی کردند و مشغول کوتولهپروری هستند که تنها سوال متبادر در ذهن این است که ما از چه کسانی به چه کسانی رسیدیم ؟!
در حرفه خبرنگاری و مطبوعات هم در سالهای گذشته این شهر بعد از تهران از نظر کمی و کیفیت، آثار تولیدی وضعیت خوبی داشت تا جایی که جشنوارههای متعدد محلی در آن برگزار میشد و کسب مقام در جشنوارههای کشوری و استانی بیشمار خود گویای وضعیت مناسب خبرنگاران و سطح نوشتههای آنها بود.
اما در سالهای اخیر وضعیت رسانهها و خبرنگاران این شهر دچار افت محسوس و شدیدی شد که این موضوع علتهای مختلفی دارد که مهمترین آنها به وضعیت کلی اصفهان و مدیران آن برمیگردد.
متاسفانه استان اصفهان نه تنها در حوزه خبر و رسانه که در موضوعات متعددی با چالشهای واقعی و حل نشدنی روبروست و مشکلات آن نیز هر روز بدتر از گذشته پیش میرود اما آنچه در استان اصفهان پررنگتر از همه موضوعات دیده میشود آن است که اصفهان علاوه بر مشکلات زیست محیطی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی با ابربحران بیتوجهی به شایستهسالاری، شفافیت، صداقت و همدلی روبروست.
امروز این استان درپی تغییرات سیاسی و البته انتصابهای ایدئولوژیک با بحران شایستگی مواجه است چرا که در این شهر به مدد نگاههای سیاسی و تصمیمات جهتدار، نخبگان در هر حوزه و حرفهای به حاشیه رانده شده و به نوعی پخمگان و ناکارامدان زمام امور را به دست گرفتند تا آنجا که تاب تحمل افراد باسابقه، حرفهای و خوشنام را ندارند و در یک کلام کوتولهپروری و استفاده از افراد ضعیف به شیوه مدیریت منابع انسانی این استان تبدیل شده است، اگرچه این موضوعات در تمام کشور از سالهای قبل تاکنون دیده میشود اما در استان اصفهان به صورت پررنگتری از این موضوع در انتصابها مدد گرفتهاند تا آنجا که در دولت جدید هم متاسغانه مسئله وفاق دستاویزی بود برای قدرت گرفتن و روی کار آمدن بیشتر چنین افراد ناهمسو و بیکیفیتی؛ و اینگونه شد که اندک تغییری از وضعیت قبل در این استان دیده نشد و تنها فرمانداران بیکیفیت تنها از شهرستانی به شهرستان دیگر رفتند بدون هیچ ارزیابی عملکرد و بررسی پیشرفت منطقهای در حوزه فعالیت آنها !
امروز استان اصفهان بدون هیچ استزاتژی مشخصی برای حل مشکلات جدی خویش پیش میرود و در چنین فضایی رسانههای اصفهان هم ساکت و منفعل تنها به اندک حیات خود ادامه دادند و میدهند اما به واقع اثری از زنده بودن فاخر در آنها نیست؛ بدین معنا که هیچ خبرنگار یا رسانهای امروز علاقهای به نوشتن و انتشار موضوعات انتقادی و چالشی ندارد و سکوت و بیتفاوتی فضای رسانهای این شهر را فراگرفته است.
در اینجا باید یادآور شویم در اصفهان از قدیم برخی دستگاهها پا در کفش رسانهداری کردند و با ایجاد رسانههای مکتوب یا برخط تلاش کردند به بهانه اطلاعرسانی و اعتلای فرهنگی و رسانهای ! اقدامات نه چندان فاخر خود را در قالب خبر و گزارش در بوق و کرنا کنند و آن را به خورد مردم بدهند.
این مدعیان رسانهای که امروز مدیرانشان خود را فعالان و صاحب نظران و کارشناسان رسانهای خطاب میکنند و در بایوهای اینستاگرامی خود را به چنین عناوینی مفتخر کردهاند تا آنجا که اهالی واقعی رسانه تا این حد به فعالیت مداوم و موثر خود مفتخر نیستند! این مدیران دستگاهی رسانهدار! ملاقهای در دست گرفتند و فضای رسانهای شهر را هم زدند برای خود مدیران رسانهای انتخاب کردند و پای هر بیتجربه و بیسابقهای را از ناکجاآباد به این حرفه باز کردند و آنقدر به بهانه این چند رسانه وابسته خود فضای رسانهای را ملاقه به دست هم زدند و هم زدند تا به امروز رسیدند که دیگر نه خبرنگار حرفهای جز اندک تعداد انگشت شمار در این حرفه مانده و نه خبرنگار و رسانهای علاقهای به پرداختن موضوعات مهم استان را دارد و حتی ارزش وقت خود را بالاتر از این میداند که از اقدامات بچهگانه و سطحی آنها نقدی بنویسد!
رسانههای وابسته دستگاهی در اصفهان اگرچه بودجه و نیروی کافی برای پرداختن به موضوعات مهم استان را دارند اما به دلیل نظارت این کوتوله مدیران حق نوشتن هیچ مطلب راهگشایی را ندارند و عملا به میرزابنویسهایی تبدیل شدند که مدام کپی اقدامات مدیران دستگاه مطبوع خود را منتشر میکنند؛ حال آنکه این مدیران رسانههای مستقل شهر را هم در نوشتن موضوعات انتقادی و چالشی بیانگیزه کردهاند تا جایی که هیچ کدام توان نوشتن نقد از وضعیت موجود و ضعفهای بیشمار این استان را ندارند، برخی که حال و روز مالی خوبی هم ندارند پس از اندک انتقادی از گرفتن رپرتاژ و آگهی محروم میشوند و اگر خبرنگار یا رسانهای بخواهد نقدی بنویسد با او برخورد شده یا طبق مشاهدات روزهای گذشته که مدیر روابط عمومی یکی از این دستگاهها خبرنگاری که به موضوعات بحرانی شهر و استان میپردازد را به دفتر خود فراخوانده و او را نصیحت کرده که قبل از نوشتن نقد از ما اجازه بگیر نرمتر بنویس! یا با ما هماهنگ شو! و جملاتی اینچنینی ... و یا اینکه مانند فلان خبرنگار و فلانی قبل از نوشتن موضوع خود و اطلاعات نوشتن را با ما هماهنگ کن ! که در اینجا منظورشان همان خبرنگارانی است که با ریاکاری و خودشیرینی در میان دستگاهها حتی به قیمت خراب کردن همکاران و صنفشان جاضر به نوشتن مجیز هستند ! چرا که سکه ریاکاری در اصفهان بسیار ارزنده است و خریدار دارد.
اینگونه است که امروز فضای رسانهای اصفهان با سکوتی سرد و البته مرموز روبروست تا جایی که همین مدیران کوتوله را نگران کرده که چه بر رسانهها آمده که از ما در نوشتههایشان تمجید نمیکنند؟ و شبکه تلویزیونی همیشه ناتوان اصفهان سریعا دست به کار ساخت برنامهای به نام رستا میشود و موضوع آن هم میشود وضعیت رسانهای اصفهان ! البته مجری آن هم از خبرنگاران همین رسانههای وابسته و بیکیفیت دستگاهی انتخاب شده است! کسی که اثری از کیفیت در روزنامه متبوعش که سردبیری آن را (البته بیتوجه به اصل شایستهسالاری) بر عهده دارد، دیده نمیشود و اینگونه است که این فرد و کارشناسان برنامه رسانههای اصفهان را به باد انتقاد میگیرند که اینها یا آگهی بگیرند یا رپرتاژبگیر ! حال آنکه نمیدانند همین افراد و همین مدیران استان عامل بدبختی رسانهها و خبرنگاران در اصفهان بودند.
امروز به مدد همین مدیران حتی به تعداد انگشتان دست هم خبرنگار تلاشگر، حرفهای و مسئول در این شهر دیده نمیشود و این میشود که مدیران این استان امروز از خود سوال میکنند چه شد که اینطور شد ؟! و در پاسخ به اینها از زبان شیخ اجل باید گفت: تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز !
و در نهایت فضای رسانهای اصفهان همچون دیگر بخشها و حوزهها به بیماری سهمگین سکوت، ریاکاری و منفعت طلبی دچار شده است و قطعا این مجیزگویی مدیران بیکیفیت در این شهر همین رمقها و نفسهای آخر رسانه را هم از او میگیرد و به زودی به خط پایان رسانه و رسانهایها در این شهر میرسیم.
در وضعیتی که در روزهای اخیر اصفهان بارها و بارها با موضوعاتی نظیر گذر کمر زرین، از کار افتادن تلویزیونهای تولید یک برند فعال در اصفهان یا موضوع درگیری در مجمع نظام مهندسی این شهر بر سر زبانها و رسانههای بیگانه افتاده لازم است یادآور شویم که اصفهان با بحرانهای بزرگی همچون بحران شایستهسالاری، بحران ریاکاری، صداقت و البته همدلی و همکاری روبروست که به واقع این بحرانها از بحرانهای زیست محیطی، خشکسالی و فرونشست زودتر زمینه هلاکت انسانی را فراهم میسازند! مگر اینکه با توجه به شایستهسالاری کوتولهها را از فضای مدیریتی و رسانهای این استان حذف کنیم و از دستکاری مدیران نابلد در رسانهها به طور جدی پرهیز شود و مدیران دستگاهی از دخالت در امور رسانهها و خبرنگاران دوری کنند تا رسانه بتواند به راحتی نقد خود را بگوید و با آزادی بیان و بدون لکنت نقایص را مطرح کند.
در این بین لازم است مدیران استان به انتخاب اکثریت مردم احترام بگذارند و مرام و مشیء رئیس جمهور منتخب را در تمام امور سرلوحه کار خود کنند و اصفهان را از لوث ریاکاری و بیتوجهی به شایستهسالاری پاک کنند و همچنان که در روزهای گذشته موضوع «جعفر ول کن» در مذمت این امر وایرال شد ما هم در مذمت این موضوع در اصفهان میگوییم:
این خاک پر از غم است جعفر ول کن
ما فرصتمان کم است جعفر ول کن
این مدح و تملق آلت شیطان است
تا نوبت « آدم » است جعفر ول کن
منتشر شده در تاریخ 1404/8/21
منتشر شده در 1404/7/26
منتشر شده در 1404/7/24
منتشر شده در 1404/7/23
منتشر شده در 1404/7/18
منتشر شده در 1404/7/18
منتشر شده در 1404/7/18
منتشر شده در 1404/7/13