زمان تقریبی مطالعه: 5 دقیقه
یادداشت/وقتی زمیــن سخـن گفت!
عبدالصاحب ناصری طی یادداشتی در مورد زلزله اخیر غرب کشور آورده است؛ فردا زمین در کدامین جغرافیا لب به سخن خواهد گشود و دیوارها بر سر و سرمایههای اهالی کدامین شهر و روستا آوار خواهد گشت.
به گزارش صدای جویا از اصفهان، عبدالصاحب ناصری طی یادداشتی در مورد زلزله اخیر غرب کشور آورده است که خداوند متعال در قرآن کریم فرمود: «آنگاه که زمین سخت بلرزد و دفینههایش را بیرون اندازد، انسان گوید زمین را چه شده؟ آن روز زمین از خبرهایش سخن میگوید. چون پروردگارش به او وحی کرده! پس هرکس ذرات خیر و شر عملش را میبیند.»
تکلیف این سطور شرح و بسط آن زلزله نیست! اینجا مقصود زلزله ایست که در قالب نظم و نظامات و نوامیس طبیعت و در قالب قوانین حاکم بر آن، رخ میدهد؛ و البته بخشهایی از کار کردهای آن زلزلهٔ عظیم را با خود به همراه دارد.
وقتی زلزله آمد، دل و جان ما مردمان را بر موجهای آشوب و آشفتگی برنشاند و چونان گروههای پراکندهٔ پروانگان از کاشانههایی که محل امن و آسایش خویش میپنداشتیم و با هزاران محنت بنایشان نهاده بودیم، به گریز واداشت!
سقفها بر سرمان سنگینی میکردند و وحشت زلزله، گسترهٔ گسلهای وجودمان را گسسته و پاها در رفتن یارمان نبودند و دفع خطر خارج از توان ناچیز ما. همه به دامن ذکر و لطف خدا آویخته بودیم!
*وقتی زلزله آمد بسیاری دفینههای جامعهٔ ما را از زیبا و زشت و پسند و ناپسند، هویدا نمود!
*وقتی زلزله آمد، زمین ظهور شکوه زنان و مردانش را در نوع دوستی به نظاره نشست!
*وقتی زلزله آمد، چشمههای انسانیت در اهدای تنپوش کودکی که خود را با آن از سرما حفظ میکرد و آن را از تن در آورده و در ترجیحی انسانی به هم قامت و سالانش در مناطق زلزلهزده هدیه کرد، جاری گشت!
*وقتی زلزله آمد، جامعه به استاد دانشگاه، معلم، دانشجو و سازمان مردم نهادی که اعلام جمعآوری کمک نموده بود، اعتماد هدفمند وثیق کرد.
*وقتی زلزله آمد، بسیاری از ما خفتگان خوابمان پریشان شد و اندکی بیدار شدیم که فرصتهای جبران اندکاند!
*وقتی تصاویر پس از زلزله رسیدند، جانهایمان سوخت و چشمانمان باران اشک بارید و اندکی زندگی را جور دیگر دیدیم!
*وقتی زمین لرزید ما هم لرزیدیم، از آنچه کردیم و نمی باید و از آنچه نکردیم و میباید!
*وقتی زمین لرزید از سیئات عمل ما هم گفت! از اتقان در کاری که باید میداشتیم و نداشتیم! از بنیانهای سستی که نشانگر بیمسئولیتی بسیاری از ما بود! از رنج تسلسل فقدان تدبیرها، از گسلهای دهان گشودهٔ میان مردم و متولیان امور، از ریا و فریبکاریهای نمایشی! از بیعدالتیهایی که بین روستا و شهر و پایین و بالای شهر و دارا و ندار در مقاومسازیها رواج دارد! از فرار از تکلیفی که قانون اساسی در تأمین مسکن امن برای آحاد ایرانیان گذارده!
زمین با ما گفت که همه جای نا امنش به برکت دانش شناخت گسلها و کشف قاعدهها و ساخت بناهای استوار امن است، آنسان که دیگران این امنیت را به ملتهایشان به مدد دانش و تکنولوژی هدیه نمودند!
زمین با ما این سخن گفت که فردا روزی، نوبت دیگری است! اما آنان که باید بشنوند پنبه در گوش فرو کرده و راه تکرار مصیبت بر رعیت و اعلام عزای عمومی در روستا و شهر و استان و جغرافیایی دیگر، سوار بر مرکب احساسات و عواطف ملت گزیده و در قامت مدیران مسئول در برابر جان و مال مردم ظهور شایسته ای در عرصهٔ عمل نداشتهاند.
زمین در آینده هم سخن خواهد گفت و دیگرانی یا در سوگمان خواهند نشست و یا ما در سوگی تاب سوز فرو خواهیم رفت! خیمهٔ سوگوارههای این وطن به پاست مگر آنکه ارادهها تغییر کند!
فردا زمین در کدامین جغرافیا لب به سخن خواهد گشود و دیوارها بر سر و سرمایههای اهالی کدامین شهر و روستا آوار خواهد گشت و قصهٔ فراموشی و تکرار این تاب در شتاب بنیان بر افکن و سوگ ساز بیامان تا به کی بر ما قصد تکرار خواهد نمود؟
در شب رحلت جانسوز حضرت «رحمهٌ للعالمین» گشایش ابواب رحمت و برکت و دفع بلا و مسکنت برای این ملک و ملت از پیشگاه پروردگار «رئوف رحیم» خواستارم.
انتهای پیام/ج
کد خبر :14002
منتشر کننده خبر :
مرتبط با
جغرافیای ایران با کلید
ما را دنبال کنید: