- 09197955515
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری صدای جویا از اصفهان، پای سخن یکی از رزمندگان و یادگاران هشت دفاع مقدس و همچنین یکی از یاران نزدیک شهیدان احمد کشوری، علیاکبر شیرودی و حمیدرضا سهیلیان در یکی از محلات شهر شاهینشهر نشستیم تا با خاطرات خویش سفری کوتاه به دوران جنگ تحمیلی داشته باشیم و در سنگر خاطرههایش حال و هوایی عوض کنیم.
سرهنگ بازنشسته خلبان اسماعیل سلیمانی که در اکثر عملیاتها شهیدان کشوری، شیرودی و سهیلیان را همراهی میکرد، همواره دوست دارد از او بهعنوان یک بسیجی ساده و انقلابی یاد شود.
وی نخست پای سخن را از جامعه امروزی آغاز کرده و میگوید: هر جامعهای دچار کمبود، نارسایی و گرانی است که این امری طبیعی است ولی در دوران جنگ، شرایط سختتر از این روزها بود و در آن مقطع زمانی دنیای استکبار تنها سقوط نظام جمهوری اسلامی را پیگیری میکرد که برای تحقق این امر از هرگونه ترفندی برای وارد کردن ضربه به این نظام مقدس استفاده میکرد که در پایان ناکام ماند.
عضو سازمان مردم نهاد خلبانان هوانیروز اصفهان ادامه میدهد: با ناکام ماندن در ترفندهایی همچون جریانات گروهکی، ناسیونالیستی و منافقانه و همچنین انواع تحریمهای اقتصادی، نظامی و نفتی، بالاخره استکبار دولتی را تحریک و وادار به تحمیل کردن جنگی به ایران میکند.
سرهنگ بازنشسته خلبان اسماعیل سلیمانی 71 ساله که اصالتاً اهل شهرستان رودسر در استان گیلان هست و پدر وی آن زمان در رودسر صاحب چلوکبابی بوده است چند سالی است که ساکن شاهینشهر استان اصفهان هست و اولین خاطره خود را اینگونه آغاز کرد؛ که در سال 1351 به استخدام هوانیروز ارتش درآمدم و آن زمان هوانیروز به دلیل تازگی تأسیس تشکیلات درست و حسابی چندانی نداشت.
وی با بیان اینکه قبل از استخدام در هوانیروز ارتش، فوتبالیست بودم، گفت: قبل از انقلاب دوره آموزشی خلبانی و زبان خود را در تهران و زیر نظر اساتید آمریکایی طی کردم.
وی شروع فعالیت پروازی خود را در هوانیروز ارتش از اواخر سال 1352 بیان کرد و افزود: بعد از اینکه در 1353 با رتبه عالی از دانشگاه خلبانی فارغالتحصیل شدم با همکاری دوستانم اولین گروه رزمی هوانیروز در اصفهان را تشکیل دادیم.
عضو سازمان مردمنهاد خلبانان هوانیروز اصفهان با بیان اینکه در سال 1354 در منطقه رضائیه از خلبان آموزشی به عملیاتی ارتقاء درجه یافتم، بیان داشت: بعد از اتمام مأموریت در منطقه رضائیه وارد شهر کرمانشاه شدیم و پایگاه هوانیروز کرمانشاه در ابتدای سال 1355 را راهاندازی و تا 1357 که انقلاب صورت گرفت در کرمانشاه مشغول خدمت بودیم.
وی با بیان اینکه بیش از یک هزار و 500 ساعت پرواز عملیاتی در دورانهای مختلف خدمت دارم، ادامه داد: بعد از انقلاب ناملایمات در پایگاه هوانیروز کرمانشاه بهعنوان پایگاه مادر در غرب کشور و زیر مجموعه های آنکه شهرهایی همچون کردستان، ایلام، سرپل ذهاب، سردشت، اسلامآباد غرب و ... زیاد شد.
سرهنگ بازنشسته خلبان سلیمانی خاطرنشان کرد: رژیم بعثی عراق در سال 1359 به پایگاه هوانیروز کرمانشاه توسط جنگندههای خود حمله کرد اما با تلاشهای شبانهروزی که خلبانان تیزپرواز هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران داشتند توانستند این حملات را دفع و پاسخ دندانشکنی به آنها بدهند.
وی با بیان اینکه آیتالله هاشمی رفسنجانی آن زمان که حامل پیام امام خمینی (ره) بودند به پایگاه ما آمدند تا خلبان هوانیروز تمام تلاش خود را جهت بهکارگیری اراضی اشغالی توسط نیروهای بعثی به کار ببندند، تصریح کرد: مجاهدتهای شبانهروزی همرزمان شهیدم ازجمله شهید کشوری، شهید شیرودی و شهید سهیلیان باعث شد که نیروهای عراقی که تا 2 کیلومتری پادگان ابوذر در سر پل ذهاب آمده بودند تا کرمانشاه را تصرف کنند به خارج از مرزهای کشور عزیزمان ایران برانند.
عضو سازمان مردمنهاد خلبانان هوانیروز اصفهان با بیان اینکه خاطرات بسیار زیادی از دوران دفاع مقدس در سینهدارم، گفت: امروزه وقتی فیلم یا حادثهای با موضوع شهادت رزمندگان را میبینم چشمانم پر از اشک میشود و با خودم میگویم مگر من همان کسی نبودم که دوستانم در مقابل چشم خودم شهید میشدند و پس از مرگشان خودم چشمانشان را میبستم ولی صبری که خدا به انسان در آن لحظات میدهد، انسان را وادار به پذیرش این حوادث میکند.
وی با بیان اینکه هر چه ازخودگذشتگی شهیدان کشوری، شیرودی، سهیلیان و سایر شهدای همرزم بگوییم کم گفتهام، بیان داشت: خبر شهادت رزمندهای را به خانواده آن شهید دادن، یکی از کارهای خیلی سخت در طول مدت حضورم در دفاع مقدس میدانم.
سرهنگ بازنشسته خلبان اسماعیل سلیمانی با بیان یکی دیگر از خاطرات خود ادامه داد: هیچوقت یادم نمیرود در یکی از عملیات آنقدر مأموریت ما سخت بود که باید سریع با بالگردهای کبرا میرفتیم و مهمات را بر سر دشمن خالی میگردیم و دوباره بر میگشتیم و در همان حالت روشن بودن هلیکوپتر سریع مجدد سوختگیری و تجهیز مهمات میکردیم و هم ناهار که یک عدد سیبزمینی با کمی نان بود میخوردیم و دوباره به منطقه عملیاتی بر میگشتیم تا به دشمن متجاوز اجازه ندهیم پیش روی کند.
وی با بیان اینکه در عملیات آزاد سازی پادگان ابوذر هیچوقت یادم نمیرود برخی خبرنگاران خارجی آماده بودند که خبر سرنگونی کرمانشاه را منعکس کنند، اما زمانی که مشاهده کردن نیروهای ایرانی توانستهاند منطقه تحت تصرف نیروهای متجاوز بعثی را دوباره به دست بیاورند و آنها را به عقب بکشانند سکوت کردند و از کرمانشاه رفتند و بچهها به خاطر این پیروزی که نصیب رزمندگان اسلام شده بود آن شب را جشن گرفتند.
همرزم شهید کشور خاطرنشان ساخت: از کرمانشاه جهت شناسایی به مناطق کامیاران و پاوه اعزام شدیم که بعد از انجام عملیات شناسایی هلیکوپتر ما در مسیر برگشت توسط نیروهای دشمن تیر خورد با وجود اینکه هلیکوپتر ما تیر خورده بود شبانه دو زخمی از نیروهای خودی را تا کرمانشاه همراه خود آوردیم و فردای آن روز همه همکاران متحیر شده بودند که چگونه با این هلی کوپتر تیر خورده توانستهایم خود را به پایگاه هوانیروز برسانیم و دو زخمی هم با خود بیاوریم.
وی تأکید کرد: خاطرات عنوانشده از زمان جنگ بسیار زیاد است اما به خاطراتی که در رابطه با اوایل جنگ است، بسیار کم پرداختهشده است و در بعضی مواقع مشاهده میکنیم واقعیتهای جنگ بهخصوص برای نسل جوان گفته نشده و یا اگر گفتهشده دچار تحریف یا تخریبشده است.
همرزم شهید سهیلیان خواستار توجه بیشتر به بازنشستگان دوران پر افتخار هشت سال دفاع مقدس از سوی مسئولان شد و گفت: بنده دارای نشان عالی بال شکسته به اینکه هلی کوپتر با موتور خاموش را که در هنگام پرواز دچار نقص فنی شده بود سالم روی باند پرواز نشاندم.
انتهای پیام/ج
منتشر شده در تاریخ 1403/12/20
منتشر شده در 1403/12/20
منتشر شده در 1403/12/20
منتشر شده در 1403/12/19
منتشر شده در 1403/12/19
منتشر شده در 1403/12/19
منتشر شده در 1403/12/19
منتشر شده در 1403/12/19
منتشر شده در 1403/12/18