- 09197955515
نویسنده و نظریهپرداز ادبیات کودکان و نوجوانان گفت: علل متعددی برای افول ارزشهای اخلاقی در جوامع وجود دارد. اما فشار اقتصادی عامل مهمی است که در مطالعات تجربی نیز تایید شده است.
به گزارش پایگاه خبری صدای جویا از تهران، محمدرضا
یوسفی نویسنده و نظریهپرداز ادبیات کودکان و نوجوانان
با انتشار یادداشتی با عنوان «اثر فشار اقتصادی بر افول ارزشهای اخلاقی» آورده
است؛
گسترۀ
سرقتهای کوچک و بزرگ، نزاعهای خیابانی، کودک آزادی، خشونت نسبت به زنان، احتکار
برخی کالاهای ضروری مردم، انواع کلاهبرداری، رواج دروغ، خیانت در خانواده، خودکشی.
رشوه، اختلاسهای بزرگ و کوچک، وعدههای دروغین، خلف وعدهها، گزارشهای خلاف
واقع، نشانههایی از افول اخلاقی جامعه است. اما خطرناکتر از این همه، بیتفاوتی
جامعه نسبت به این اخبار است گویی اینها مسائل عادی زندگی شده، دیگر حساسیت کسی را
بر نمیانگیزاند.
علل
متعددی برای افول ارزشهای اخلاقی در جوامع وجود دارد. اما فشار اقتصادی عامل مهمی
است که در مطالعات تجربی نیز تایید شده است. وقتی کسی ارزشهای اخلاقی را نادیده میگیرد،
الزاماً تحتفشار مالی نیست.
با
وجود این، فقر و محرومیت و مشکلات مالی، از جمله مهمترین عواملی هستند که میتوانند
نظام ارزشهای اخلاقی را به هم بریزند. بحرانهای اقتصاد بهویژه در صورت تداوم،
تا اندازۀ زیادی در رشد آسیبهای اخلاقی و اجتماعی در جامعه، نقش دارند.
معمولاً
مردم دوست دارند اخلاقی زندگی کنند. اما وقتی شرایط اقتصادی رو به وخامت میگذارد
و درآمدها کفاف هزینههای عادی زندگی را نمیدهند، پایبندی به اصول اخلاقی دیگر
ساده نیست. نگرانی از دست دادن شغل، ابتلا به بیماری، حقوق پایین و مانند آن بیتردید
فشار روحی زیادی به فرد وارد میکند.
در
این شرایط، افراد انگیزۀ عدول از اصول اخلاقی را پیدا میکنند. اما تنها چیزی که
مانع آنان میشود، وجدان اخلاقی است. برای بسیاری از مردم ارتکاب رفتارهای
غیراخلاقی در ابتدا آسان نبوده، ندای درونشان آنان را آزار میدهد.
اینجاست
که انسان سعی میکند وجدان خود را آرام کند. در این شرایط، فرد با توجیهاتی سعی میکند،
از قبح عمل غیراخلاقی خود بکاهد. گاه با این توجیه که بهخاطر تأمین ضروریات و حداقلهای
زندگی خانواده ناچارم، گاه با تغییر کلمات مانند تغییر رشوه به هدیه، گاه با این
توجیه که همه همینطورند، گاه با این ادعا که اقتضای سیستم همین است، گاه با این
سخن که دارم حق خودم را از جامعه میگیرم و حقم بیش از اینهاست، گاه این
توجیه که هزاران میلیارد اختلاس در کشور میشه که دزدی من در این میان گم است و
مانند آن، فرد سعی میکند تا رفتار خود را توجیه و وجدان خود را آرام
کند.
بنابراین،
با این توجیهات، اقدام به عمل خلاف اخلاق بدون عذاب وجدان رخ میدهد و باتوجهبه
شرایط بحرانی جامعه، زمینۀ پذیرش آن در میان مردم فراهم میشود.
بدینسان
از نظر گروههایی از مردم، محرومیت دلیلی موجه برای بیاخلاقی خواهد بود و این
یعنی معیارهای ارزیابی عمل اخلاقی در جوامع بحرانزده نیز آسیبدیده است و مردم
نیز قضاوتی منفی نسبت به چنین متخلفانی ندارند.
آسیب
چنین وضعیتی به طبقات محروم اختصاص ندارد. در شرایط فشار اقتصادی، حتی طبقاتی که
توانایی مالی مناسبی دارند نیز انگیزۀ زیرپا گذاردن اصول اخلاقی را بیشتر پیدا میکنند.
رفتارهایی
مانند دروغگویی برای گرفتن بیمه یا برای فرار از مالیات، بزرگ نمودن کار خود در
کارهای تعمیراتی، نبودن کارتخوان برای گروهی از پزشکان و تمامی مشاغلی است که
مشمول اطلاعات نامتقارن میشوند بیانی از محدود نبودن انحراف از اصول اخلاقی به
اقشار پایینی جامعه است.
وجود
معیار اخلاقی و بیداری وجدان اخلاقی جهت نظارت و کنترل جامعه، تداوم ارزشهای
اخلاقی، انسجام در جامعه، سرمایه و اعتماد اجتماعی را تضمین میکند. اما جامعهای
که حساسیتش را نسبت بهدروغ، رشوه، اختلاس، دزدی، کلاهبرداری، خشونت و نزاعهای
خیابانی و مانند آن از دست دهد، دچار افول ارزشی و اخلاقی شده است.
تداوم
شرایط بحرانی جامعه میتواند به تبدیل ضد هنجارها به هنجارهای نهادینه شده
بینجامد. حداقل یک دهه رشد اقتصادی نزدیک به صفر، نرخ تورمهای بالا، رشد بیکاری
جوانان شرایط زندگی را برای همگان سخت و سختتر کرده است. جمعیت زیر خط فقر حداقل
به یکسوم جمعیت کشور رسیده است. این امر به رشد زیاد آسیبهای اخلاقی دامن زده
است.
در
دهه نود، خودکشی 45 درصد، مرگهای مشکوک 14 درصد، نزاعهای فردی 101 درصد، سرقت از
اماکن خصوصی (منازل و مغازهها) بیش از 700 درصد، سرقت از اماکن دولتی 600 درصد
رشد داشته است.
بر
اساس گزارش رئیس پلیس آگاهی تهران در سال 1399، بیش از 50 درصد سارقان برای اولینبار
مرتکب جرم شدهاند.
حاکمیت
باید به تأثیر رویکردهای سیاسی و اقتصادی خود بر زوال ارزشهای اخلاقی جامعه
بیندیشد. پیامبر در آخرین خطبۀ خود بر فراز منبر، به رهبران پس از خویش هشدار داد
که مبادا به اقداماتی دست زنند که به فقر مردم منجر شود؛ زیرا که فقر، آنان را از
مسیر دین و دینداری خارج میکند.
منتشر شده در تاریخ 1403/12/20
منتشر شده در 1403/12/20
منتشر شده در 1403/12/20
منتشر شده در 1403/12/19
منتشر شده در 1403/12/19
منتشر شده در 1403/12/19
منتشر شده در 1403/12/19
منتشر شده در 1403/12/19
منتشر شده در 1403/12/18