اشتراک گذاری





نوشته شده در تاریخ: 1403/6/29    کد خبر: 15727739   در دسته بندی اجتماعی نوشته شده توسط نورالله جویا
زمان تقریبی مطالعه: 7  دقیقه

در آستانه‌ی مهر و پاییز آموزش و پرورش:

دانش آموزان در میانه‌ی سه دنیای متعارض

دانش آموزان در میانه‌ی سه دنیای متعارض

  یک جامعه شناس گفت: ماحصل آموزش و پرورش در نزاع با خانواده، خلق "انسان دوپاره" و "انسان دو زیستی" است.

به گزارش رسانه خبری جویا از تهران، علی زمانیان جامعه شناس و استاد دانشگاه با انتشار مطلبی با عنوان « دانش آموزان در میانه‌ی سه دنیای متعارض» به شرح زیر آورده است:

سازگاری و هماهنگی کلی میان اجزا و عناصر "زیست‌جهان" آدمی، لازمه‌ی سلامت روانی و سامان اجتماعی و سیاسی است. وقتی عناصر زندگی با یک‌دیگر تعارض و ستیز داشته باشند، و هنگامی که رویارویی و خصومت در عرصه‌های متفاوت، آشکارا رخنه کرده باشد، آن‌گاه با تبعات منفی روان‌شناختی و جامعه‌شناختی مواجه خواهیم شد.

در آستانه‌ی ماه مهر و شروع سال جدید تحصیلی، باید به این پرسش بیندیشیم که آیا عناصر و مولفه‌ها‌ی "زیست جهان" دانش‌آموزان با یک‌دیگر سازگار و هماهنگ‌اند؟ در یک نگاه کلی، پاسخ منفی است و دانش‌آموزان، زیستن در سه عرصه‌ی تقریبا متعارض را تجربه می‌کنند.

دانش‌آموزان در سه جهان متعارض زندگی می‌کنند: جهان اول خانواده در جهان دوم مدرسه و در جهان سوم جامعه می باشد. سازگاری و یا عدم سازگاری این سه جهان، مهم و بلکه مهم‌ترین و بنیادی‌ترین مسئله‌ای است که باید مورد توجه و تامل قرار گیرد. زیرا "جامعه‌ی سالم"در گرو"انسان سالم"است و سلامت روان‌شناختی، اخلاقی و جامعه‌شناختی هر انسانی بشدت تاثیر سازگاری و یا عدم سازگاری محیط‌های سه‌گانه‌‌ای است که در آن زندگی می‌کند. تعارض و آشفتگی و کشمکش‌های زیست‌جهان، اولا سلامت روان افراد را مخدوش می‌کند و منجر به انواع آسیب‌های روان‌شناختی می‌گردد، ثانیا، افراد را به سمت جامعه‌گریزی و حتی جامعه ستیزی سوق می‌دهد. ثالثا، به انحطاط اخلاق منتهی می‌گردد.

زیستن در سه دنیای متعارض، به این معنی است که کودکان با سه جهان ارزشی، سه گونه سلسله مراتب ترجیحات و سه دسته انتظارات متعارض مواجه می‌شوند. سه جهان مورد نظر را از زوایای مختلف می‌توان مقایسه کرد. از میان انواع مولفه‌ها، سه عامل تاثیرات مستقیم و کوتاه مدت بر کودکان می‌گذارد. به دیگر سخن، اگر خانه، مدرسه وعرصه‌ی عمومی و یا همان جامعه را به منزله‌ی سه منبع هنجارفرست در نظر بگیریم، گویی کودکان با سه ارباب روبرو هستند که هر یک از این اربابان، انتظارات، هنجارها و دستورات متعارضی دارند و کودکان در میانه‌ی سه ارباب که هر یک او را به سمتی می‌کشد قرار گرفته است. سرگشتگی اجتماعی و یا "آنومیای اجتماعی"، نتیجه‌ی تعارض هنجارها و ارزشهایی است که بتدریج به علت همین تعارضات، منزلت، مشروعیت و احترام‌شان را از دست می‌دهند و افراد را در برهوت "بی‌هنجاری" رها می‌کنند. به نحوی که معیار، سنجش و تفکیک "خوب" از "بد" را از دست می‌دهند. فرسایش و تخریب ترازوی ارزیابی برای فهم عمل درست، لاجرم به تخریب جامعه و انحطاط اجتماعی منجر می‌شود. تخاصمات و پریشانی‌ها افزایش می‌یابد و "امر اجتماعی" را به بن‌بست می‌کشاند. صلح اجتماعی بدون سازگاری معقول میان این سه جهان زندگی، چندان ممکن نیست. بلکه تنشی پنهان است که لایه‌های روابط اجتماعی را در هم می‌نوردد. "جنگ سرد" است که با روکشی از صلح‌شکننده تزیین شده است.

اختلاف و کشمکش خانه، مدرسه و جامعه بر سر چیست؟ به نحو مختصر، از میان موضوعات متعدد، هشت تعارض و ناسازگاری میان این سه حوزه قابل مشاهده است: ۱. انتظارات متعارض نسبت به "سبک زندگی" ۲. هنجارهای متعارض نسبت به "ارزش‌های دینی" ۳. نگرش‌های متعارض نسبت به "ارزش‌های سیاسی" ۴. تعریف متعارض در باره‌ی "خوشبختی و سعادت" ۵. نگرش‌‌های متعارض نسبت به "ارزش‌های فرهنگی" ۶. دیدگاه متعارض نسبت به "هنجارها" ۷. انتظارت متعارض نسبت به "رفتار مطلوب" ۸. برنامه‌ریزی متعارض برای اهداف و آینده‌ای که پیش رو است.

تعارض و ناسازگاری میان خانه و مدرسه، بیشترین و عمیق‌ترین تعارض‌ها را تشکیل می‌دهد. و از میان انواع تعارضات میان خانه و مدرسه، دو گونه تعارض در صدر اهمیت است: اولا، تعارض در ناحیه‌ی نگرش‌ها و ارزش‌های دینی ثانیا تعارض‌ها در ناحیه‌ی ارزش‌ها و نگرش‌های سیاسی.

هر دوی این تعارضات اختلال جدی در جامعه‌پذیری دینی و جامعه‌پذیری سیاسی ایجاد کرده است. سرگشتگی ارزشی و بحران در حوزه‌ی رفتارها به فرسودگی و فرسایش نوجوانانی منجر شده که قرار است از طریق نهاد آموزش و پرورش، برای یک زندگی سالم و موفق آماده شوند. این در حالی است که نه تنها به این هدف نمی‌رسند که نوعی دچار "چندگانگی فرهنگی" و "تشتت وجودی" می‌گردند.

نتیجه کلی و ماحصل آموزش و پرورش در نزاع با خانواده، خلق "انسان دوپاره" و "انسان دو زیستی" است. انسانی که باید هم‌زمان در دو جهان متعارض با دو گونه انتظارات ناهماهنگ زندگی کند، چنان‌که در نهایت سامان فرهنگی، وجودی و سلامت روان‌شناختی‌اش در معرض انواع آسیب‌ها قرار می‌گیرد. "خستگی مزمن" و از دست رفتن انگیزه‌ی موفقیت، از جمله‌ی تبعات زندگی دوگانه‌ای است که روان دانش‌آموزان را در هم می‌شکند.


مرتبط با جغرافیای تهران با کلید # #مدرسه #دانش آموز #ماه مهر #جویا #رسانه #خبر
ما را دنبال کنید:
+